Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7945 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
freeboard
U
حق ادعای مالکیت درمورد زمینهای خالصه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
prior possession
U
تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر انکه خلاف ان ثابت شود
denationalization
U
تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
his right of ownership lapsed
U
حق مالکیت از او سلب شد حق مالکیت او ساقط شد
joint ownership
U
اشتراک در مالکیت مالکیت مشاع
public domain
U
خالصه
crown land
U
خالصه
public d.
U
زمین خالصه
public domain
U
خالصه دولتی
public domain
U
ملک خالصه
domains
U
املاک خالصه
public domain
U
زمین خالصه
public domain
U
خالصه دولتی
public ownership
U
خالصه دولتی
public domain
U
ملک خالصه
public ownership
U
ملک خالصه
domain
U
املاک خالصه
background program
U
برنامه پس زمینهای
arable lands
U
زمینهای زراعی
background program
U
برنامه زمینهای
background processing
U
پردازش زمینهای
background reflection
U
بازتاب زمینهای
tidal flats
U
زمینهای ابگیر
utilized and unutilized lands
U
زمینهای دائروبائر
undulating terrains
U
زمینهای موج دار
continuous background radiation
U
تابش زمینهای پیوسته
outland
U
زمینهای خارج از محوطه ملک
solon chak
U
خاک شوره زار زمینهای بایر
separation of ownership and control
U
جدائی مالکیت از کنترل جدائی مالکیت از مدیریت
off road racing
U
مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
off roader
U
شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
robotics
U
زمینهای در هوش مصنوعی که مورد طراحی تولید و کاربردادم ماشینی است
talk up
<idiom>
U
صحبت درمورد
hold forth
<idiom>
U
صحبت کردن درمورد
in on
<idiom>
U
اطلاعاتی داشتن درمورد
what about
<idiom>
U
چطور(درمورد چیزی)
claim of compensation
U
ادعای خسارت
arrogation
U
ادعای بیجا
jactitation
U
ادعای پوچ
jactation
U
ادعای پوچ
waived
U
رد ادعای باشگاه
assumpsit
U
ادعای خسارت
counterclaim
U
ادعای متقابل
waive
U
رد ادعای باشگاه
insolence
U
ادعای بیخود
protestation of frienship
U
ادعای دوستی
waives
U
رد ادعای باشگاه
pretentiously
U
با ادعای زیاد
get the goods on someone
<idiom>
U
فهمیدن اطلاعات بد درمورد کسی
get wise to something/somebody
<idiom>
U
درمورد موضوع محرمانه فهمیدن
use one's head/bean/noodle/noggin
<idiom>
U
عمیقا فکر کردن درمورد
smoke out
<idiom>
U
درمورد چیزی به حقیقت رسیدن
To be biased (prejudiced).
U
درمورد چیزی تعصب داشتن
to pretend to wisdom
U
ادعای خرد کردن
who claims the succession ?
U
چه کسی ادعای جانشینی
arrogate
U
ادعای بیجا کردن
claim of insurance
U
ادعای اخذ بیمه
objection
U
ادعای خطا در مسابقه
objections
U
ادعای خطا در مسابقه
sued
U
ادعای خسارت کردن
counterclaim
U
جواب به ادعای شاکی
suing
U
ادعای خسارت کردن
sues
U
ادعای خسارت کردن
sue
U
ادعای خسارت کردن
professed love
U
ادعای عشق یا محبت
monomaia
U
جنون درمورد بخصوصی وسواس در چیزی
give someone the benefit of the doubt
<idiom>
U
همیشه بهترین را درمورد کسی فرض کن
search one's soul
<idiom>
U
کنکاش کردن درمورد بی گناهی کسی
bark up the wrong tree
<idiom>
[درمورد چیزی گمان اشتباه کردن]
cross a bridge before one comes to it
<idiom>
U
درمورد مشکلی قبل از حادثه فکرکردن
food for thought
<idiom>
U
درمورد چیز باارزش فکر کردن
claims
U
طلب ادعای خسارت کردن
claim
U
طلب ادعای خسارت کردن
claiming
U
طلب ادعای خسارت کردن
waive one's claim
U
از ادعای خود صرفنظر کردن
To claim against (sue) someone.
U
از کسی ادعای خسارت کردن
He lays claim to learning.
U
ادعای علم وفضل می کند
claimed
U
طلب ادعای خسارت کردن
tie up
<idiom>
U
تمام مدت درمورد کسی حرف زدن
To be patient with someone .
U
درمورد کسی صبر وشکیبائی نشان دادن
We must inquire into this matter.
U
درمورد این موضوع باید تحقیق کنیم
perverse verdict
U
درمورد نکات قضایی موضوع صادر شود
plea
U
دفاع خوانده در برابر ادعای خواهان
pleas
U
دفاع خوانده در برابر ادعای خواهان
I have been deceived in you .
U
درمورد تو گول خورده بودم ( آن نبودی که فکر می کردم )
achloropsia
U
نوعی نابینایی درمورد رنگها مخصوصا رنگ سبز
context sensitive help key
U
کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
leg to stand on
<idiom>
U
(گفتهای)حقیقتی که ادعای کسی را ثابت کند
aerostatics
U
علمی که درمورد گازها درحالت سکون و تعادل بحث میکند
demarche
U
عمل سیاسی اقدامی است که دولتی درمورد مسئله خاصی
target dossiers
U
پرونده اطلاعات جمع اوری شده درمورد هدفهای منطقه
ignisfatuus
U
روشنایی شبانه بر روی زمینهای باتلاقی که تصور میرفت ازاحتراق گازهای باتلاقی بوجودمیاید
wiseacre
U
کسیکه ادعای عقل میکند ولی نادان است
wise acre
U
کسیکه ادعای عقل میکند ولی نادان است
aeolist
U
انسانی غلط انداز که ادعای روشن فکری دارد
let go
<idiom>
U
به حال خود گذاشتن ،هیچ کاری درمورد چیزی انجام ندادن
frozen assets
U
دارائی که بعلت ادعای فرد یا افرادی قابل فروش نمیباشد
referendum
U
حاکی از این که دارای قدرت و دستورات درمورد امر بخصوصی نیست ad-refrendum
referendums
U
حاکی از این که دارای قدرت و دستورات درمورد امر بخصوصی نیست ad-refrendum
referenda
U
حاکی از این که دارای قدرت و دستورات درمورد امر بخصوصی نیست ad-refrendum
cw system
U
سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
coroners
U
مامور بررسی و تحقیق درمورد علت مرگهای ناگهانی در CL ماموری است که وفیفه اش جنبه قضایی واجرایی
coroner
U
مامور بررسی و تحقیق درمورد علت مرگهای ناگهانی در CL ماموری است که وفیفه اش جنبه قضایی واجرایی
full power
U
اختیاری است که دولتی به نماینده خود به طور موقتی میدهد تا درمورد بخصوصی مذاکره و اخذتصمیم کند
pan-
U
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan
U
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pans
U
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
immunity
U
به طوری که توقیف و اعمال مجازات درمورد چنین ماموری ممکن نیست مگر به وسیله تحویل دادنش به دولت متبوع وی
support
U
حق مالکیت
proprietorial right
U
حق مالکیت
right of ownership
U
حق مالکیت
ownership right
U
حق مالکیت
dominion
U
حق مالکیت
proprietorship
U
مالکیت
propritorship
U
مالکیت
acquisitions
U
مالکیت
acquisition
U
مالکیت
ownership
U
مالکیت
ownership
U
حق مالکیت
dominium
U
مالکیت
possession
U
مالکیت
public ownership
U
مالکیت عمومی
title deeds
U
سند مالکیت
public ownership
U
مالکیت دولتی
qualified property
U
مالکیت محدود
reconversion
U
اعاده مالکیت
condominium
U
مالکیت مشترک
condominiums
U
مالکیت مشترک
joint ownership
U
مالکیت مشترک
get hold of (something)
<idiom>
U
به مالکیت رسیدن
expropriation
U
سلب مالکیت
special property
U
مالکیت خاص
property rights
U
حقوق مالکیت
retention of title
U
حفظ مالکیت
retention of title
U
ضبط مالکیت
root of title
U
منشاء مالکیت
title deed
U
قباله مالکیت
title deed
U
سند مالکیت
title deed
U
اسناد مالکیت
title of territory
U
مالکیت اقلیم
state ownership
U
مالکیت دولتی
state enterprise
U
مالکیت دولتی
documents of title
U
سند مالکیت
slaveholding
U
مالکیت برده
villeinage
U
مالکیت رعیت
document of title
U
سند مالکیت
dispossession
U
سلب مالکیت
estate in common
U
مالکیت مشاع
seisin
U
مالکیت اراضی
gen
U
حالت مالکیت
titles
U
مستند مالکیت
title
U
مستند مالکیت
private property
U
مالکیت خصوصی
public domain
U
مالکیت دولتی
confusion
U
مالکیت ما فی الذمه
alienation
U
انتقال مالکیت
ownership and management
U
مالکیت و مدیریت
muniment of title
U
دلیل مالکیت
individual ownership
U
مالکیت فردی
asset ownership
U
مالکیت دارائی
literary property
U
حق مالکیت ادبی
joint ownership
U
مالکیت اشتراکی
ascription
U
تصدیق مالکیت
joint ownership
U
مالکیت مشاع
accession
U
شرکت در مالکیت
personal ownership
U
مالکیت شخصی
praivate ownership
U
مالکیت خصوصی
possessory title
U
سمت مالکیت
collective ownership
U
مالکیت جمعی
collective ownership
U
مالکیت مشاع
possessory right
U
حق تصرف یا مالکیت
possessory action
U
دعوی مالکیت
public ownership
U
مالکیت دولتی
private ownership
U
مالکیت خصوصی
possessory title
U
عنوان مالکیت
garnishment
U
میشود دائر براینکه حق تحویل اشیا یا نقودوی را به نامبرده ندارد وباید در محضر دادگاه حاضرشود و به ادعای خواهان پاسخ دهد
title of territory
U
مالکیت قلمرو کشور
white elephant
<idiom>
U
ثروت یا مالکیت بیفایده
beneficial ownership
U
مالکیت به نسبت منافع
expropriating
U
سلب مالکیت کردن از
collectivity
U
مالکیت اشتراکی جمع
expropriates
U
سلب مالکیت کردن از
title-holders
U
صاحب سند مالکیت
title-holder
U
صاحب سند مالکیت
possessory action
U
دعوی اعاده مالکیت
replevin
U
دعوی اعاده مالکیت
mere right
U
حق مالکیت بدون تصرف
prescriptive right
U
حق مالکیت از طریق مرورزمان
expropriate
U
سلب مالکیت کردن از
passing the ownership
U
مالکیت مافی الذمه
expropriated
U
سلب مالکیت کردن از
prescriptive right or title
U
حق مالکیت از راه مرورزمان
possession by title of ownership
U
تصرف به عنوان مالکیت
repossessing
U
مالکیت مجدد یافتن
estate in common
U
اشتراک در مالکیت زمین
repossessed
U
مالکیت مجدد یافتن
share certificate
U
گواهی مالکیت سهام
repossess
U
مالکیت مجدد یافتن
entitled to owver ship
U
دارای حق مالکیت است
defense
U
دفاع مدعی علیه در مقابل ادعای مدعی
to put in possession
U
مالکیت دادن متصدی کردن
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com